مرکز خدمات روانشناسی

موسسه علمی پژوهشی روان بنه ( شماره ثبت 7180)

مرکز خدمات روانشناسی

موسسه علمی پژوهشی روان بنه ( شماره ثبت 7180)

یک اختـلال عاشقانه

یک اختـلال عاشقانه

  به بهانه فیلم «اینجا بدون من»: حضور یلدا در اجتماع به رفتن به سوپری محله‌شان خلاصه می‌شود. اگر مقابل دیگران بخواهد حرفی بزند، سرد می‌شود، می‌لرزد و حالت تهوع سراغش می‌آید. او حتی رودر‌رو عاشق هم نمی‌شود و بدتر این‌که شکست در همین عشق کودکانه، آرامشش را می‌گیرد و زندگی خانواده‌اش را هم زیر و رو می‌کند. 

آیا یلدا و همه دخترهای مثل او پیش از شکست عشقی دچار اختلال‌های شخصیتی هستند؟

حضورش در اجتماع به رفتن به سوپری محله‌شان خلاصه می‌شود. اگر مقابل دیگران بخواهد حرفی بزند، سرد می‌شود، می‌لرزد و حالت تهوع سراغش می‌آید. او حتی رودر‌رو عاشق هم نمی‌شود و بدتر این‌که شکست در همین عشق کودکانه، آرامشش را می‌گیرد و زندگی خانواده‌اش را هم زیر و رو می‌کند. گرچه یلدا با شکست عاطفی‌اش از قالب یک دختر به ظاهر آرام بیرون می‌آید و همه ترد عاطفی او را تقصیر مشکلاتش می‌دانند اما از منظر روان‌شناسی باید بگوییم که  او پیش از این شکست هم دچار نوعی اختلالات شخصیتی بوده که با آمدن یک مشکل جدید تشدید می‌شوند.

--------------------------------------------------------------------------------

  سندرمی برای عاشق‌ها

ما در تشخیص‌های روان‌شناسی و روان‌پزشکی، سندرمی داریم که از آن به‌عنوان سندرم ترومای عاشقی یاد می‌کنند. شاید بهتر باشد قبل از این‌که به بحث این سندرم بپردازیم «تروما» را معنی کنیم. تروما در زمانی اتفاق می‌افتد که به‌علت بروز اتفاقات ناگوار فرد یکپارچگی روانی‌اش را از دست می‌دهد و با وحشت و درماندگی شدید یا ترس به این اتفاقات واکنش نشان می‌دهد. این واکنش در سندرم ترومای عاشقی، در شرایطی اتفاق می‌افتد که فرد بعد از یک شکست عاطفی بزرگ، از دست دادن یک عزیز یا اتفاقاتی از قبیل مواجهه با خیانت و... به آن دچار می‌شود. در این زمان فرد یک سری واکنش‌های روانی از خود بروز می‌دهد که گاهی می‌تواند با اختلالاتی از قبیل افسردگی، اختلالات انطباقی یا روان‌پریشی هم همراه شود. این‌که این سندرم یک بیماری جداگانه است یا این‌که باید آن را جزو چنین اختلالاتی به شمار آورد، هنوز در تحقیقات روان‌شناسی مورد بحث است.از دست دادن عشق و رابطه عاشقانه یا خیانت برای فرد نقش تروما را بازی می‌کند و فرد به آن واکنش می‌دهد.

--------------------------------------------------------------------------------

  فاجعه‌ها مرور می‌شود

در سندرم ترومای عشق، فرد مدام تروما را مرور می‌کند و مدام با آن خیانت اشتغال ذهنی دارد. مشاجره‌ها را هر لحظه به یاد می‌آورد و مرور می‌کند. وقتی فیلمی می‌بیند که یادآور آن اتفاق است دوباره درگیر آن موضوع می‌شود. در این شرایط فرد به یک سری واکنش‌های دفاعی رو می‌آورد. مثلا از هر چیزی که یادآور آن تروما باشد اجتناب می‌کند و حتی می‌خواهد خانه و محله‌اش را هم عوض کند و از هر جا یا هر کسی که یادآور آن رابطه باشد دوری کند. در واقع فرد دچار یک جور واکنش هیجانی می‌شود و گاهی حتی از خود عاطفه‌ای بروز نمی‌دهد و حالت بی‌حسی و خنثی به‌خود می‌گیرد و روابط اجتماعی‌اش محدود می‌شود. اختلال در خواب و واکنش‌های یکه خوردن هم در او بروز می‌کند. مثلا به محض شنیدن صدای زنگ در دچار یکه خوردن می‌شود و از جا می‌پرد. از طرف دیگر دچار واکنش‌های فیزیولوژیکی می‌شود. سردرد، سرگیجه، تهوع و یبوست از جمله این واکنش هاست.

--------------------------------------------------------------------------------

  گاهی به درمان نیازمندند

فردی که با چنین شرایطی روبه‌رو می‌شود و در واقع یک نوع شکست عاطفی را تجربه می‌کند، اغلب دامنه‌ای از واکنش‌ها را بروز می‌دهد که می‌توان تا حدی آن را طبیعی دانست اما اگر فرد به واسطه این شرایط زندگی‌اش مختل شود، نتواند عملکرد خوبی در کار، تحصیل یا شرایط عمومی زندگی‌اش داشته باشد و دامنه اختلالاتی که در بالا ذکر کردیم در او بسیار فراگیر و شدید باشد، او نیاز به درمان خواهد داشت و دیگر نمی‌توان گفت که یک دوره طبیعی را سپری می‌کند.

--------------------------------------------------------------------------------

  واکنش‌ها متفاوت است

زمانی که یک واقعیت بیرونی برای‌مان اضطراب برانگیز است و محیط بیرونی اضطراب زاست، فرد ناخودآگاه از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کند. این مکانیسم‌ها از یکسری رفتارهای دفاعی که آن‌ها را «پخته» می‌نامیم شروع شود و تا یکسری رفتارهای دفاعی که ناپخته هستند ممکن است قابل تغییر باشد.  برای مکانیسم دفاعی پخته می‌توان چنین مثالی را زد؛ فردی معلول است اما به دلیل جبران این قضیه در ذهن خود در پاراالمپیک شرکت می‌کند و مقام جهانی می‌آورد اما برای نمونه مکانیسم ناپخته دفاعی می‌توان گفت فرد برای فرار از واقعیت وارد تخیل می‌شود و با آن تخیل زندگی می‌کند.  این همان مکانیسمی است که مادر یلدا از آن استفاده می‌کند و یلدا هم به نوعی آن نقشی که مادرش دوست دارد در ذهنش بسازد را می‌پذیرد و در تخیلش با آن زندگی می‌کند. مادر دوست دارد دخترش کفش پاشنه‌دار بپوشد و بلند‌تر به‌نظر برسد، کلاس گل چینی برود و هنرمند شود و...

--------------------------------------------------------------------------------

  درمان طولانی نتیجه می‌دهد

درمانی که برای بیماران مبتلا به این اختلال درنظر گرفته می‌شود، درمانی طولانی مدت است و می‌توانیم مطابق دیدگاه شناختی رفتاری با آن‌ها پیش رفته و به مرور موفقیت بیشتری به دست بیاوریم. در بسیاری از مبتلایان به این بیماری، اختلال به‌دلیل طرحواره‌های ترد که در کودکی فرد شکل گرفته ایجاد می‌شود و باید باتقویت خود فرد و تکرار این‌که تو ویژگی‌های دیگری هم داری که قابل پذیرش باشد برای بهبود او اقدام کرد. از طرف دیگر این اختلال در بسیاری موارد با اختلال فوبیای اجتماعی هم همراه می‌شود و می‌توان گفت در شخصیت یلدا این 2 اختلال بسیار به هم تنیده‌ شده است.

--------------------------------------------------------------------------------

   باید به شخصیت فرد توجه کرد

اگر فرد پس زمینه‌هایی داشته باشد ممکن است براساس شخصیت‌هایش واکنش‌هایی به ترومای عاشقی بدهد. این موضوع را براساس تیپ‌های شخصیتی افراد باید درنظر گرفت و گفت که چقدر این واکنش‌ها طبیعی بوده است یا نه. در مورد یلدا مکانیسم‌های دفاعی او با تیپ شخصیتی‌اش سازگار شده است. او نافعال‌تر از قبل می‌شود، بی‌حال می‌شود، دوره‌هایی از خشم را نشان می‌دهد و به خاطر همان تیپ شخصیتی منزوی و تنهایی که دارد، یک نوع عدم‌اشتغال، احساس تنهایی شدیدتر و خلق پایین در او ایجاد می‌شود.

تصویری که از اول فیلم برای یلدا معرفی می‌شد نشان‌دهنده یک اختلال شخصیت اجتنابی بود. افرادی که این اختلال را در خود دارند، مدام از روابط اجتماعی می‌ترسند و از آن گریزانند و در مقابل یک نوع ترس ترد شدن دارند و یلدا به دلیل وضعیت پایش هم به این ترس دامن می‌زند. در واقع دلیل بیماری و منزوی بودن او مشکل پایش نیست بلکه این کاستی با مشکلات دیگر شخصیتی او همراه شده و در کنار هم مسئله بزرگ‌تری را ساخته‌اند.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir