بلوغ عاطفی یا پختگی چیست؟ چگونه میتوان به بلوغ عاطفی رسید؟
بلوغ عاطفی و روانی مانند بلوغ جنسی هم جوانب بیرونی و هم جوانب درونی دارد. در حقیقت بلوغ عاطفی به معنای مدیریت صحیح و درست عواطف و احساسات است. کسی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد میتواند احساساتش را کنترل، ابراز و مدیریت کند. کسی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد میداند کجا باید داد بزند کجا باید گریه کند و کجا باید بخندد.در حقیقت بلوغ عاطفی ۳ فاکتور اصلی دارد. دسترسی به هیجانات، ابراز هیجانات و مدیریت هیجانات.فردی که به بلوغ فکری رسیده است دیدگاه درستی در رابطه با خود و هویتش دارد. او میتواند با کسی که دوستش دارد وارد رابطه شود بدون اینکه استقلالش به خطر بیفتد. در این مقاله به بررسی بلوغ عاطفی میپردازیم.
بلوغ عاطفی چیست؟
بلوغ عاطفی به معنای کنترل احساسات، بروز به موقع و مدیریت آنها است. بلوغ عاطفی یک مرحله از رشد فردی است که با آن فرد میتواند از نظر جسمی،فکری، ذهنی و عاطفی به استقلال برسد.در حقیقت حفظ استقلال فردی در روابط احساسی بعد درونی بلوغ عاطفی به شمار میآید. افرادی که به بلوغ عاطفی میرسند میتوانند بین منطق و احساساتشان تعادل ایجاد کنند. فردی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد خودش را به خوبی میشناسد، از علاقهمندیها و استعدادهایش باخبر است و اهدافش را در زندگی دنبال میکند. هیچوقت هیجانی تصمیمی نمیگیرد. میتواند خشمش را کنترل کند و به کلی میتواند احساساتش را مدیریت کند. در حقیقت افرادی که به بلوغ عاطفی میرسند مورد پسند اکثر افراد جامعه هستند و هنگامی که افراد با مشکلات و شرایط استرسزا بر میخورند با آنها حتما مشورت میکنند و سعی میکنند از آنها کمک بخواهند.
بلوغ عاطفی در ازدواج
بلوغ عاطفی یکی از ابعاد داشتن یک رابطه پایدار همراه با تعهد، عاشقانه و طولانی مدت است. امروزه ما زوجهایی را میبینیم که مدت زمان طولانی با هم زیر یک سقف زندگی میکنند اما همچنان سر قدرت و مسائل دیگر دائما در حال جدال هستند. در حقیقت این افراد در رابطه به بلوغ عاطفی نرسیدهاند. لازمه رابطه سالم و مثبت برقراری ارتباط موثر است. زوجهایی که به جای جدال و دعوای مداوم به گفتگو با هم برای حل مشکلات، احساسات و عواطف خود میپردازند و میتوانند عواطفشان را بیان کنند به بلوغ عاطفی رسیدهاند.
نشانههای بلوغ عاطفی
مسئولیتپذیری
افرادی که به بلوغ عاطفی میرسند از مسئولیت خود در این دنیا آگاه هستند. و سعی میکنند گامهایی را در جهت تغییر رفتارهای نادرست و تقویت رفتارهای درست بردارند. این بدان معناست که این افراد هنگامی که کار اشتباهی انجام میدهند دیگران را مقصر آن نمیدانند و آنها را سرزنش نمیکنند. آنها میدانند که وضعیت کنونی زندگیشان ناشی از تصمیماتی است که در طول زمان گرفتهاند.
این افراد انسانهای فروتنی هستند. به جای اینکه دائم از وضعیت خود شکایت کنند به دنبال چاره هستند و بیشتر عملگرا هستند.
همدلی نشان دادن
افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند، غالبا علاوه بر پیشرفت خود در زندگی به حمایت و پشتیبانی از سایر اطرافیان خود میپردازند. این افراد نسبت به اطرافیانشان نگرانیهای خود را بروز میدهند و هر کمکی که از دستشان بر بیاید برای آنها انجام میدهند.
اشتباهات خود را قبول میکنند
آنها زمانی که مرتکب اشتباهی میشوند از معذرت خواهی خجالت نمیکشند. هیچ بهانهای نمیآورند و اشتباهشان را قبول میکنند. اشتباه خود را میپذیرند و سعی میکنند راهی را برای جبران آن پیدا کنند. آنها میدانند که همیشه حق با خودشان نیست. و همیشه بر این باورند که همه جوابها را نمیدانند.
ترس از آسیب پذیری
این افراد همیشه از تجربیات منفی گذشته خود برای درس گرفتن دیگران استفاده میکنند تا آنها نیز همان خطا را تکرار نکنند. همچنین این کار را برای همدلی بیشتر با آنها انجام میدهند. این افراد نمیخواهند تصوری از یک انسان “بینقص ” را از خود نشان دهند. بلوغ عاطفی به معنای صادق بودن با دیگران درباره احساسات و عواطف خود است.
شناخت و پذیرش نیازها
کسانی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند از کمک گرفتن از دیگران خجالت نمیکشند. وقتی به مشکلی بر میخورند سعی میکنند آن را به اشتراک بگذارند تا کمتر احساس تنهایی و ناراحتی داشته باشند. به عنوان مثال زمانیکه به استراحت و دوری از محیط کار احتیاج داشته باشند از اینکه به رئیس خود این را بگویند خجالت نمیکشند. همچنین از اینکه عواطف و احساسات را با شریک زندگیشان به اشتراک بگذارند خجالت نمیکشند.
برای خود خط قرمزهای سالمی دارند.
داشتن خط قرمزهای سالم به معنای دوست داشتن و احترام به خود است. آنها میدانند که چه زمان برای خود خط قرمز داشته باشند و نگذارند دیگران از آن عبور کنند. اگر کسی در حق آنها بدی کند آنها ساکت نمیشینند و یا با عصبانیت و پرخاشگری به آن جواب نمیدهند. سعی میکنند با آرامش مشکل را توضیح دهند و همه چیز را اثبات کنند.
اعتماد به نفس
افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند به خودباوری واقع بینانه نیز دست یافتهاند. این افراد وابسته به تعریف و تمجید دیگران نیستند چرا که تصویر ذهنی واقع بینانهای از خود دارند. همچنین دائما برای داشتن حال خوب به تصدیق دیگران نیازی ندارند در اینصورت زمانی که مورد تایید دیگران هم قرار نگیرند میتوانند به مسیر خود ادامه دهند. این افراد هنگامی که با مشکل بر میخورند به جای زیر سوال بردن خود به حل و پیدا کردن چارهای برای آن میپردازند.
آیا میان رسیدن به بلوغ عاطفی و سن رابطهای وجود دارد؟
به طور خلاصه: هم میتوان گفت بله و هم میتوان گفت خیر. فاکتورهای زیادی وجود دارد که میتواند بر سطح بلوغ عاطفی فرد تاثیر بگذارد. قرار گرفتن در معرض طیف وسیعتری از تجربیات در سنین پایین یکی از این موارد است. یک مطالعه نشان داد است که مصرف الکل و مواد مخدر میتواند بر میزان بلوغ عاطفی در فرد تاثیرگذار باشد. افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند اجازه نمیدهند عاملی مانند سیگار و یا الکل سلامتیشان را به خطر بیندازد.
قسمتهای حیاتی مغز مانند قشر پیشانی که به مهار رفتارهای خطرناک کمک میکند تا سن ۲۵ سالگی کاملاً رشد نمیکند. این امر میتواند دلیل بسیاری از احساسات جوانان باشد به همین دلیل افراد جوان غالباً غیر قابل پیش بینی به نظر میرسند.
با این وجود سطح بلوغ عاطفی در فرد به میزان هوش هیجانی او بستگی دارد. و یا حتی روشی که برای پاسخ دادن به مسائل و مشکلات چالش برانگیز انتخاب میکنند. حتی افراد بزرگسال نیز میتوانند به بلوغ عاطفی نرسیده باشند. به همین دلیل ممکن است شما با فردی مواجه شوید که از نظر سن و سال از شما خیلی کمتر باشد اما به بلوغ عاطفی رسیده باشد.
بلوغ عاطفی در مردان
مردان تا سن ۴۳ سالگی به طور کامل بالغ نمیشوند. میتوان گفت که در سن ۴۳ سالگی آنها کاملا به بلوغ عاطفی میرسند. در حالیکه این عدد برای زنان فرق میکند. زنان در سن ۳۲ سالگی کاملا به بلوغ عاطفی میرسند.
چگونه میتوان به بلوغ عاطفی رسید؟
یاد بگیرید که احساسات خود را شناسایی کنید.
شناخت احساس خود اعم از غم، عصبانیت یا خجالت میتواند به شما کمک کند تا درک کنید چرا در چنین موقعیتی چنین واکنشی نشان دادید.
برای خود خط قرمزهای سالم تعیین کنید.
از نظر عاطفی بالغ بودن به معنای آن است که نگذارید کسی از مرزهای شما عبور کند. به عنوان مثال اگر شخصی برای شما دائما تعیین تکلیف میکند با گذاشتن خط قرمز برای خود نشان میدهید که اجازه نمیدهید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند.
سخن آخر پزشک خوب
آگاهی از ارزش خود و همچنین ارزش دیگران، چیزی است که به ما کمک میکند زندگی شادتر و با کیفیتتری داشته باشیم. عذرخواهی از اطرافیانمان، اعتراف به مواقعی که به کمک احتیاج داریم، و جلب حمایت همه اینها راههایی برای رشد شخصی ماست. هرچه بیشتر بخواهیم مسئولیتپذیر باشیم ارتباط و تعلق خاطر بیشتری پیدا میکنیم. به طور خلاصه، بلوغ عاطفی انتخابی است که همه ما میتوانیم کم کم به آن برسیم.
این مقاله توسط نغمه عثمانپور ترجمه شده است.