افسردگی نوجوانان
نوجوانی که بنظر گوشهگیر و تنها میرسد، در بیشتر موارد درگیر یک دوره حل مسئله است. در حالیکه برای برخی دیگر یک مشکل جدی تر است که حتی در مواردی میتواند منجر به خودکشی شود. نوجوانان افسرده احساس غمگینی میکنند و ممکن است این حالت را بعنوان احساس بیکسی استنباط نمایند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، معمولاً اینگونه نوجوانان در ارتباطات خود با خانواده و دوستان راحت نیستند. آنها اغلب توانایی تمرکز حواس ضعیفی دارند، در شروع عمل و اقدامات خودانگیخته بینهایت مشکل دارند، تغییرات قابل توجهی در نحوه تفکر و رفتار آنها مشاهده میشود، اغلب اوقات در طول شب با اختلالات خواب مواجهند و تغییراتی در الگوهای غذاخوردن آنها مشاهده میشود، ممکن است احساس شدید خستگی کنند، انگار خود را بزور حرکت میدهند یا برعکس برخی از آنان بسیار پرانرژی هستند، ممکن است احساس گناه یا بیارزشی کنند.
نوجوانی که مبتلا به بیماری افسردگی است، اگر کمکی که به آن نیاز دارد دریافت نکند، ممکن است اقدام به خودکشی نماید. بطور عادی نوجوانان وقتی که غمگین باشند درباره غمشان شکایت یا صحبت میکنند و سعی میکنند که برای رفع آن کاری کنند. بطور کلی افراد در نوجوانی از والدینشان دور میشوند و بیشتر با همسالان خود تماس و ارتباط برقرار میکنند.
تفاوت بین غم معمولی نوجوانان و افسردگی بستگی به مدت زمان، شدت و میزان انحراف خلق از خلق و رفتار معمول نوجوان دارد. نوجوانان به دلایل مختلف غمگین میشوند. نوجوانانی که بطور ممتد تحت فشار روانی هستند، افسرده میشوند و این موارد بیشتر در خانوادههایی اتفاق میافتد که مورد مشابهی در بین اعضای خانواده از افسردگی وجود داشته است.
بیش از ۶۰ درصد نوجوانان هیچگاه برای مقابله با افسردگی خود کمکی دریافت نمیکنند؛ در حالی که کمک به نوجوانان برای این که بتوانند با موفقیت افسردگی خود را برطرف کنند بسیار آسان است. وجود یک نوجوان افسرده در خانواده میتواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد، اما از سوی دیگر، والدین درمانی بهترین راه برای خارج کردن کودک از شرایط استرسزاست. بیایید در مورد علائم افسردگی در نوجوانان و روشهای درمان آن بیشتر بدانیم.
نوجوانی یکی از آسیبپذیرترین دوران زندگی است، بویژه اگر این دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی با افسردگی نیز همراه باشد. نوجوانی را دوران آشفتگی نیز نامیدهاند، به این دلیل که فرد ناچار است تغییرات جسمانی، عاطفی و اجتماعی را تحمل کند که میتواند باعث اضطراب و نگرانی او در برخورد با عوامل استرسزا شود.
تغییر روحیه و خلق و خو در دوران نوجوانی تا وقتی زندگی روزمره را تحت تاثیر قرار ندهد، طبیعی است. توجه داشته باشید بین یک روحیه بد زودگذر با اضطرابها و نگرانیهای مزمن تفاوت قائل شوید.
نگرانیهای مفید به فرزندان ما کمک میکند تا با تغییرات ایجاد شده بخوبی سازگاری یابند؛ اما دلهرههای غیرعادی برای موضوعات کوچک طبیعی نیست. والدینی که نمیتوانند در این دوره حساس با نوجوانان خود ارتباط برقرار کنند، فرزندان خود را که از بیان ترسها و نگرانیهای خود هراس دارند، گریزان میکنند. این کار باعث میشود آنها به جوانانی افسرده تبدیل شوند.
در مقابل، آن دسته از والدین که با هوشیاری برای نوجوانانشان وقت و انرژی میگذارند و در صورت لزوم مبالغی را هزینه میکنند میتوانند به نوجوان خود کمک کنند تا آینده خود را بسازد و بسرعت بر نگرانیهای دوره نوجوانی غلبه کند. حمایت از نوجوانان در طول این سفر گذار از کودکی به جوانی بسیار آسانتر است تا این که بعدها برای بازگرداندن سلامت روانی او به دردسر بیفتید.
فشار والدین برای سرآمد و بهترین بودن در دروس و در مقابل بی اعتنایی کامل نسبت به دیگر فعالیتهای فوق برنامه میتواند در ذهن فرزند آنها به یک مشکل بغرنج و پیچیده تبدیل شود. این کار او را بین علایق اساسی خود و برآوردن انتظارات والدین سرگردان میسازد.
بعضی جوانان در مواجهه با برنامههای سختگیرانه و غیر قابل انعطاف که آنها را برای برنده و بهترین بودن در همه چیز، از مطالعه دروس گرفته تا موسیقی، نقاشی و حتی بازیها تحت فشار قرار میدهد، دچار تنگنا میشوند. علاوه بر این، فشارهای مدرسه نیز باعث میشود نوجوان عزت نفس و خود باوری خود را از دست بدهد.
باید نوجوانان را تشویق کرد تا مهارتهایی را بیاموزند که به آن علاقهمندند و به آنها انگیزه میدهد؛ همچنین لازم است این اطمینان را در آنها ایجاد کنید که کاملا طبیعی است گاهی بعضی چیزها را بخوبی یاد نگیرند و تنها چیزی که برای آموختن نیاز دارند، زمان و تمرین بیشتر است.
به فرزندان خود کمک کنید تا غرور خود را بازسازی کنند. موفقیتهای آنان در عرصههای مختلف را که ممکن است یک هنر، ورزش یا مطالعات درسی و غیره باشد، تشویق کنید. از پیشداوری و پیشبینی بیموقع خودداری کنید. اجازه دهید نوجوان گامهای طبیعی خود را در مسیر رشد بردارد و او را با انتظارات خود یا ایجاد دیگر مسوولیتهای خانوادگی به زحمت نیندازید.
با آنها در مورد موضوعاتی نظیر فشار همسالان، انتخاب یک برنامه روزمره، دوستیابی، مسائلی نظیر سیگار کشیدن، مواد مخدر و مسائل جنسی تا حدی که امکان دارد و میتواند برای آنها مفید باشد، صحبت کنید.
روابط بین فردی سالم در خانواده میتواند در تشخیص بموقع علائم افسردگی در نوجوانان مفید باشد. با فرزندان خود گفتگو کنید و اجازه دهید این رابطه در هر زمانی که به آن نیاز دارند، حتی اگر خسته هستید، برقرار شود. آنها را برای آخر هفته منتظر نگذارید، اما در عین حال آنقدر در دسترس نباشید که وقتی برای تنها بودن و خلوت کردن نداشته باشند. برای با هم بودن ارزش قائل شوید و به جای این که بعدها برای درمان افسردگی آنها وقت بگذارید، همین حالا هر زمان که به شما نیاز دارند، در دسترس باشید.
درباره نمونهها و موقعیتهایی که خودتان توانستهاید زندگی را کنترل کنید و با عوامل استرس زا بخوبی برخورد داشتهاید، مثالهایی بیاورید. در باره مشکلات خانواده یا دیگر موضوعات به نحوی که بر آنها تاثیر منفی نداشته باشد و آنها را نگران نکند، صحبت کنید. در عین حال فرزند خود را تشویق کنید تا احساسات غمبار خود یا هر نگرانی دیگری که دارد را هر طور میخواهد با شما در میان بگذارد. شنوندهای صبور و منبع امیدواری برای فرزند خود باشید، زیرا بیشتر اوقات تنها گوش دادن به عواطف آنان برای برطرف کردن افسردگی موثر است.
به نکات مهم زیر توجه کنید:
– در اجرای انضباط از تقویت مثبت استفاده کنید. شرمساری و تنبیه در برقراری انضباط ممکن است باعث بروز احساس بیارزشی و عدم کفایت در اداره امور زندگی در نوجوان گردد.
– از ابراز حمایت بیش از حد و راهنمایی بی حد به نوجوان احتراز کنید. حمایت بیش از حد امکان هر گونه بروز اشتباهی را از نوجوان می گیرد. هدایت و راهنمایی بیش از حد در زمینه آنچه که باید و آنچه که نباید توسط والدین باعث میشود که نوجوان فکر کند آنها به او اعتماد ندارند.
– انتظار پذیرش مطلق از طرف نوجوان خود نداشته باشید.
– از نوجوان خود انتظار تکمیل و برآوردن آرزوها و اهداف ناکام خود را نداشته باشید.
– مجدداً ذکر میگردد که گاهگاهی احساس ناخشنودی در بین نوجوانان شایع است.
علائم افسردگی در نوجوانتان نباید شما را ناراحت کند و مهمتر این که رفتاری پرخاشگرانه با او نداشته باشید و هرگز او را مسخره نکنید.
نبود یک فرد صمیمیمیتواند افسردگی نوجوان را تشدید کند. با فرزند خود برخورد منفی نداشته باشید زیرا او این عمل شما را طرد کردن خود تلقی میکند
به طور کلی کودکان خجالتی یا غمگین و کودکانی که در رفتار و کارهای خود دچار پسرفت میشوند را افسرده تلقی میکنند. همچنین کودک دشواری که در خانه و مدرسه ایحاد زحمت میکند نیز ممکن است افسرده باشد و رفتار او میتواند واکنشی نسبت به استرس باشد. بعضی نوجوانان نیز از درس و مدرسه گریزان میشوند و نمرات کمتری نسبت به قبل میگیرند.
بسیاری از آنان در تلاش برای مقابله به مثل دچار خشم غیرقابل کنترل و تنفر نسبت به خانواده میشوند. ممکن است کودک منزوی باشد و از والدین، دوستان و مردم دوری کند. او ممکن است فکر کند هیچکس واقعا او را درک نمیکند و برایش اهمیت قائل نیست. به جای این که او را سرگردان کرده یا در اشتباه نگه دارید، محبت خود را به او ابراز کنید و نشان دهید واقعا نگرانش هستید.
نوجوانان افسرده همچنین رفتار خودآزارگونه و خود تخریبی از خود بروز میدهند و درباره مرگ و خودکشی صحبت میکنند. والدین باید درباره این گونه احساسات نوجوانان، بدون ترس از ایجاد افکار خودکشی در ذهن آنان گفتگو کنند. چنین صحبتهایی را یک هشدار تلقی کرده، آن را جدی بگیرید و به دنبال دریافت کمک باشید.
روابط ناسالم در خانه و بیرون از آن یا نبود یک فرد صمیمیمیتواند افسردگی نوجوان را تشدید کند. با فرزند خود برخورد منفی نداشته باشید و از طعنه و کنایه زدن و انتقاد خودداری کنید، زیرا او این عمل شما را طرد کردن خود تلقی میکند.
درصورتی که متوجه شدید حداقل ۳ مورد یا بیشتر از موارد ذیل بمدت دوهفته یا بیشتر ادامه دارد احتمال ابتلا به افسردگی نوجوانی وجود دارد:
– گریه کردن، غمگینی یا بداخلاقی
– گوشه گیری (احتراز از دوستان، فعالیتها و وقایع اجتماعی)
– مشکلات خواب
– مشکلات تغذیه
– افت عملکرد مدرسه ای
– فعالیت زیادی یا فقدان فعالیت انرژی
– احساس گناه یا خودکم بینی
– خستگی بیش از حد و دائمی
– اشتغال ذهنی بیش از حد در مورد مرگ، مردن یا آرزوی مرگ
اگر نوجوانی که مبتلا به افسردگی است کمکی دریافت نکند ممکن است بعنوان یک راه فرار از این موقعیت، اقدام به خودکشی نماید.
چهارنشانهای که احتمال اقدام به خودکشی را مشخص میکند عبارتند از :
۱- تهدید یا صحبت کردن در مورد کشتن خود
۲- ابراز آمادگی برای مرگ مثل بخشیدن مایملک خود، وصیتنامه، نامههای وداع، یا خداحافظی کردن)
۳- بنحویی صحبت کردن که انگار هیچ امیدی به آینده ندارد.
۴- احساس بیکسی و ناامیدی نسبت به خود یا سایرین
نوجوانانی که هر کدام از این علائم را نشان دهند بایستی حتماً به روانپزشک ارجاع شوند و کمک تخصصی ویژه دریافت کنند. اگر احساس میکنید که نوجوان شما ممکن است از افسردگی رنج ببرد پیشنهاد میشود که نسبت به ارجاع او به یک متخصص باتجربه بهداشت روان و انجام ارزیابی دقیق اقدام نمایید.
علائم جسمی و روانی دیگری نیز وجود دارند که پیامد طبیعی افسردگیهای درمان نشده دوران نوجوانی محسوب میشوند. از این پیامدها میتوان به احساس بی ارزش بودن، زیاده روی در انجام فعالیتهای سرگرم کننده و تفریحی، تغییر کلی در انجام کارهای روزمره و بیاهمیت شمردن کارهایی که قبلا جزو وظایف روزمره به حساب میآمد، بیعلاقگی نسبت به بیشتر فعالیتها و نگرانیهای افراطی از این که اتفاقاتی که برای آنها میافتد غیرقابل برگشت و دائمی است، اشاره کرد. این افکار و رفتارها از یک سو تمرکز و تصمیمگیری را مشکل میسازد و از طرف دیگر باعث عدم موفقیت و در نتیجه شرمساری نوجوان میشود. این چرخه خطرناک همین طور ادامه مییابد.
شما باید بدانید این افکار از کجا پیدا شدهاند تا بتوانید رفتار مناسبی در مقابل آنها داشته باشید. ببینید چه چیزهایی میتواند باعث افسردگی در فرزندتان شود. شاید لازم است بعضی از رفتار خود را صحیح کنید. بیشتر عواملی که باعث ایجاد افسردگی در نوجوانان میشوند، قبل از این که نیازی به یک روان درمان و روانشناس باشد، در خانه قابل برطرف شدن هستند.
روان درمانی و رفتار درمانی مربوط به زمانی است که والدین مشکل نوجوان خود را بسیار حاد و ناامیدکننده ببینند و نتوانند آن را در خانه کنترل کنند. این نوع درمانها میتواند برای ایجاد یک نگرش مثبت نسبت به رفتار و بهتر ساختن روابط بین فردی مفید باشد.
تکنیکهای مراقبه و آرمیدگی نیز میتواند روند بهبود را کامل کند. مربی یا فرد دلسوز و آگاهی که نوجوان بتواند براحتی با او درددل کند، مورد مناسبی است برای این که او احساسات سرکوب شده خود را تخلیه کند. داروهای ضد افسردگی نیز برای درمان موارد حاد افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد.
کمکهایی که شما میتوانید بکنید:
– داوطلب گوش دادن به صحبتهای آنان باشید. زمانی را واقعاً صرف نوجوان خود کنید. احساس نکنید که همیشه باید توان پاسخگویی به سئوالات آنها را داشته باشید . فقط گوش کنید.
– مسئله مطرح شده توسط آنها را کاملاً جدی بدانید. آن مسئله ممکن است برای شما مهم نباشد ولی برای آنها اهمیت دارد. به نوجوان خود نشان دهید که مورد توجه شماست و سعی در درک او دارید.
– نوجوان خود را تنها نگذارید. بیان این جمله کمکی به نوجوان نمیکند: «چیزی نشده، سرت را بالا بگیر، فردا حتماً روز بهتری خواهد بود، مسئلهای که بوجود آمده برای او کاملاً جدی و واقعی است.
– نوجوان را تشویق کنید که با سایر بزرگسالان نیز همانند شما صحبت کند. به او پیشنهاد کنید که به آنها بعنوان یک دوست بزرگسال اعتماد کند. (این افراد مورد اعتماد والدین باشند)
– سعی کنید نشان دهید که آنها برایتان اهمیت دارند. آنها ممکن است از شما دوری کنند. در کنار آنها بمانید. سعی کنید شرایطی را فراهم کنید که با شما کاری را بطور مشترک انجام دهند. به آنان تأکید نکنید که بایستی شاد باشند. با آنها و احوالشان کنار بیایید.
– به موقع به آنها پیشنهاد کمک کنید. دریافت کمک به موقع مانع از فرورفتن نوجوان در افسردگی عمیق تر میشود و پیشگیری از بروز اختلال میگردد.
– سعی کنید تا علت اندوه نوجوان را دریابید . منشاء غم کجاست؟ با درک منشاء بروز غم نوجوان بهترین وسیله برای آزادساختن خود از اثرات آنرا در اختیار دارد.
– انتظار طرد داشته باشید. اگر سعی در ارتباط یا حمایت از نوجوان افسردهای را دارید تعجب نکنید که گاهی پاسخهای منفی و یا رفتار تحریک پذیری نشان دهند. این وضعیت را شخصی و خصوصی تعبیر نکنید. یک اصل مهم صبوری و تحمل است